خیلی از داشتههایت، آرزوهای دست نیافتنیِ دیگرانند، و حتی شاید داشتههای امروزت، رویاهای دیروزت باشند که رنگ رویا از رویشان پریده و شده اند داشتنیهای عادی. یا زمان برایت بی اهمیتشان کرده، یا آنقدر دیر به آرزویت رسیدهای که بیات شده و از دهن افتاده...
* میگوید در خانه ماندهای و حوصلهات سر رفته، اما حواست نیست که این "در خانه ماندن" آرزوی خیلی از قرنطینهایهاست... به جای نق زدن برای سلامتیشان دعا کن
* یکی از اتاقهای خانهشان همیشه خالیست، میگوید "الکی خونه دو خوابه گرفتیم"، یادش میفتد که وقتی نوجوان بود، مادرش از خانه قهر کرده بود تا از پدرش جدا شود، در خانه پدربزرگ، به سرنوشت زندگی مشترک پدر و مادرش فکر نمیکرد، با ذوق و شوق دست به کار شده بود برای تمیز کردنِ یک اتاقِ انباریطورِ کوچک تا بشود اتاقِ خودش، تا دیگر حسرتِ اتاقِ جدا نداشتن را نخورد ...
* تا وقتی از شنیدن کلمه "نه" ناراحت میشوید کودک باقی خواهید ماند... (از کتاب "زندگی مشترک و حد و مرزهایش" )